حلماحلما، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 30 روز سن داره

نی نی تازه وارد ما

قالب پا

راستی مامان جون بابایی زحمت کشید و برات مواد قالبگیری آورد خونه و از پات قالب گرفتیم و می خوام برات یادگاری نگهش دارم عکسشو برات می ذارم البته 1 خورده باید دور و براش تمیز بشه ... حالا قراره قالبه دستتم بگیریم ... آخه باید کلی منتظر بشیم تا شما بخوابی و خوابت عمیق بشه تا ما بتونیم قالب بگیریم  ممنوننننننننننننننننننننننننننننن بابا جووووووووووووووووووووووووووووووونننننننننننننننننننن ...
14 آذر 1391

عاشورا

السلام علیک یا اباعبدالله زینب جان! شرمنده ایم که بهای حسینی شدن ما بی"حسین " شدن تو بود! و شرمنده تر آنکه ، تو بی" حسین" بمانی و ما حسینی نباشیم! مامانی پارسال محرم که رفته بودیم امامزاده حمیده خاتون باغ فیض اونجا دعا کردم و از خدا به آبرویه امام حسین خواستم که به من و بابایی ، 1 نی نی سالم و صالح عطا کنند ( تو اونموقع تو شکمم بودی!) و حالا امسال همونجا رفتیم و از خدا بخاطر اینکه تو رو بما عطا کرد تشکر و کردیم و خدا رو به علی اصغر اممام حسین قسم دادم که تو رو برایه ما نگه داره و همیشه سالم و سلامت باشی ( سلامت جسمی و روحی) و اینکه 1 شیعه واقعی باشی ... از حضرت علی اصغر واستم که 1 نگاهی به ما بکنن ... همونی که دستاش خیلی کوچولوه ولی گ...
14 آذر 1391

پنج ماهگی

سلام دختره قشنگم .... این روزا مامان و بابا سرمون خیلی شلوغه و واسه همین مامان خیلی کم فرصت می کنم بیام و برات مطلب بنویسم آخه اگه خدا بخواد میخوایم جابجا بشیم و خونمونو عوض کنیم  چند وقته پیش هم نامزدیه خاله نگار بود و خیلی خیلی خوشگل شده بود .. شما هم که ماشاءالله تیپ زده بودی ولی انقدر گریه کردی که اصلاً نفهمیدم نامزدی چطور بود .... نمی دونم چرا آخه سابقه نداشت و تو همیشه خیلی دختره خانمی هستی الآنم اومدم برات چندتا عکس بزارم و تو هم داری با لبات صدا در میاری 5 ماه و 13 روز ... جدیداً همینکه پوشکتو باز می کنم شروع میکنی به خوردنه انگشتهایه پات ( تازه بعضی وقتا هم پاشنه پا )   قربونت برم که انقدر متفکرانه می خ...
1 آذر 1391
1